اشعار و ترانه های قدیمی به جا مانده از اهالی روستا
گل وخی چادر به سرکن حالا وقت رفتـنه من نمیوُم،من نمیوُم خونه ی بابا خَش تره
خونـــــه ی بــابــا نـــــون و انجـیــــــــر خـونــــه ی شـــــوور چـوق و زنجیـــــر
**************
دلم تنـگ و دلم تنـگ و دلم تنـگ فلک بر شیشه ی عمرم زده سنگ
از اون ترســـم که در غربت بمیرم شــغالا بر سر نعشـم کنند جنــــگ
**************
نويسنده : روستا نیوز
تاريخ انتشار : جمعه ساعت: :